دبیرستان دخترانه فاطمه مشکوه
اخبارآموزشگاه ومطالب خواندنی ومفید
چهار شنبه 22 خرداد 1392برچسب:, :: 11:44 :: نويسنده : پروین ابویی-رویا شجاعی

Www.DMeshkat.ir

Www.dmeshkat.fay.ir

یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, :: 13:31 :: نويسنده : پروین ابویی-رویا شجاعی

آنگاه که دوست میداری کسی به یادت باشد،

به یاد من باش که همواره به یادت هستم.

(از طرف بهترین دوست تو خدا/سوره بقره،آیه152)

GetBC(84);

یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, :: 13:31 :: نويسنده : پروین ابویی-رویا شجاعی

.9666999999666999999666996666666996666699999666669966666699

699669999999969999999966699666669966669966666996669966666699

699666999999999999999666669966699666699666666699669966666699

699666669999999999996666666996996666699666666699669966666699

699666666699999999666666666699966666669966666996666996666996

699666666666999966666666666699966666666699999666666669999666

 

شماره های بالا را انتخاب كن 

 

بعد Ctrl + F را بزن

بعد عدد 9رو وارد کنید

وحالا ctrl+Enter

یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, :: 13:25 :: نويسنده : پروین ابویی-رویا شجاعی
امروز ظهر شیطان را دیدم !
نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت…
گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند…
شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد!
گفتم :
 
به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟

گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟
 
شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر منی.
 

 
یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, :: 13:24 :: نويسنده : پروین ابویی-رویا شجاعی


روزی روزگاری در روستایی در هند؛ مردی به روستایی‌ها اعلام کرد که برای خرید هر میمون ۲۰ دلار به آنها پول خواهد داد.

 

روستایی‌ها هم که دیدند اطراف‌شان پر است از میمون؛ به جنگل رفتند و شروع به گرفتن‌شان کردند  و مرد هم هزاران میمون به قیمت ۲۰ دلار از آنها خرید ولی با کم شدن تعداد میمون‌ها روستایی‌ها دست از تلاش کشیدند

به همین خاطر مرد این‌بار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها ۴۰ دلار خواهد پرداخت.

با این شرایط روستایی‌ها فعالیت خود را از سر گرفتند. پس از مدتی موجودی باز هم کمتر و کمتر شد تا روستایی‌ان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزارهای‌شان رفتند.

این بار پیشنهاد به ۴۵ دلار رسید و در نتیجه تعداد میمون‌ها آن‌قدر کم شد که به سختی می‌شد میمونی برای گرفتن پیدا کرد.

این‌بار نیز مرد تاجر ادعا کرد که برای خرید هر میمون ۱۰۰ دلار خواهد داد ولی چون برای کاری باید به شهر می‌رفت کارها را به شاگردش محول کرد تا از طرف او میمون‌ها را بخرد.

در غیاب تاجر، شاگرد به روستایی‌ها گفت: «این همه میمون در قفس را ببینید! من آنها را هر یک ۸۰ دلار به شما خواهم فروخت تا شما پس از بازگشت مرد آنها را به ۱۰۰ دلار به او بفروشید.»

روستایی‌ها که احتمالا مثل من و شما وسوسه شده بودند پول‌های‌شان را روی هم گذاشتند و تمام میمون‌ها را خریدند…

البته از آن به بعد دیگر کسی مرد تاجر و شاگردش را ندید و تنها روستایی‌ها ماندند و یک دنیا میمون…!!!

دو چیز را پایانی نیست :

یکی جهان هستی و دیگری حماقت انسان

البته در مورد اولی مطمئن نیستم!!! آلبرت انیشتین

 

پیش از اینها فکر میکردم که خدا / خانه ای دارد کنار ابرها / مثل قصر پادشاه قصه ها

خشتی از الماس خشتی از طلا / پایه های برجش از عاج و بلور / بر سر تختی نشسته با غرور

ماه برف کوچمی از تاج او / هر ستاره، پولکی از تاج او / اطلس پیراهن او، آسمان

نقش روی دامن او، کهکشان / رعدو برق شب، طنین خنده اش / سیل و طوقان، نعره توفنده اش

 

 

دکمه ی پیراهن او، آفتاب / برق تیغ خنجر او مهتاب / هیچ کس از جای او آگاه نیست

هیچ کس را در حضورش راه نیست / بیش از اینها خاطرم دلگیر بود / از خدا در ذهنم این تصویر بود

آن خدا بی رحم بود و خشمگین /  خانه اش در آسمان، دور از زمین / بود، اما در میان ما نبود

مهربان و ساده و زیبا نبود / در دل او دوست جایی نداشت / مهربانی هیچ معنایی نداشت

..................

 

عکس متحرک زیبا

دوري ما از خدا و حكمتهاي خدا براي ما.....

گفتم: خداي من، دقايقي بود در زندگانيم که هوس مي کردم سر سنگينم را که پر از دغدغهء ديروز بود و هراس فردا بر شانه هاي صبورت بگذارم، آرام برايت بگويم و بگريم، در آن لحظات شانه هاي تو کجا بود؟

گفت: عزيز تر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگي که در تمام لحظات بودنت بر من تکيه کرده بودي، من آني خود را از تو دريغ نکرده ام که تو اينگونه هستي. من همچون عاشقي که به معشوق خويش مي نگرد، با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم.

گفتم: پس چرا راضي شدي من براي آن همه دلتنگي، اينگونه زار بگريم؟

گفت: عزيزتر از هر چه هست، اشک تنها قطره اي است که قبل از آنکه فرود آيد عروج مي کند، اشکهايت به من رسيد و من يکي يکي بر زنگارهاي روحت ريختم تا باز هم از جنس نور باشي و از حوالي آسمان، چرا که تنهااينگونه مي شود تا هميشه شاد بود.

گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگي بود که بر سر راهم گذاشته بودي؟

گفت: بارها صدايت کردم، آرام گفتم از اين راه نرو که به جايي نمي رسي، تو هرگز گوش نکردي و آن سنگ بزرگ فرياد بلند من بود که عزيزتر از هر چه هست، از اين راه نرو که به ناکجا آباد هم نخواهي رسيد.

گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتي؟

گفت: روزيت دادم تا صدايم کني، چيزي نگفتي، پناهت دادم تا صدايم کني، چيزي نگفتي، بارها گل برايت فرستادم، کلامي نگفتي، مي خواستم برايم بگويي آخر تو بندهء من بودي چاره اي نبود جز نزول درد که تو تنها اينگونه شد که صدايم کردي.

گفتم: پس چرا همان بار اول که صدايت کردم درد را از دلم نراندي؟

گفت: اول بار که گفتي "خدا" آنچنان به شوق آمدم که حيفم آمد بار دگر خداي تو را نشنوم، تو باز گفتي خدا و من مشتاق تر براي شنيدن خدايي ديگر، اگر تو بعد از علاج درد هم بر خدا گفتن اصرار مي کردي همان بار اول شفايت مي دادم.

گفتم: مهربانترين خدا ! دوست دارمت ...

گفت: عزيز تر از هر چه هست من دوست تر دارمت ... 


یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, :: 13:19 :: نويسنده : پروین ابویی-رویا شجاعی

مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود.کشاورز گفت برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد می‌کنم اگر توانستی دم یکی از این گاو نرها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد.

مرد قبول کرد. در طویله اولی که بزرگترین بود باز شد . باور کردنی نبود بزرگترین و خشمگین ترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود. گاو با سم به زمین می‌کوبید و به طرف مرد جوان حمله برد.

جوان خود را کنار کشید تا گاو از مرتع گذشت. دومین در طویله که کوچکتر بود باز شد. گاوی کوچکتر از قبلی که با سرعت حرکت کرد .جوان پیش خودش گفت : منطق می‌گوید این را ولش کنم چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد.

سومین در طویله هم باز شد و همانطور که فکر میکرد ضعیفترین و کوچکترین گاوی بود که در تمام عمرش دیده بود.پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد...اما.........گاو دم نداشت!!!!

یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, :: 13:11 :: نويسنده : پروین ابویی-رویا شجاعی

گنجشکی از سرمای بسیار قدرت پرواز از کف بداد و در برف افتاد . گاوی گذر همی کرد و تپاله بر وی انداخت . گنجشک ز گرمای تپاله جان بگرفت و به آواز مشغول شد .گربه ای آواز بشنید، جست و گنجشک به دندان بگرفت و بخورد .

نتیجه اخلاقی :

هر که گندی بر تو انداخت، حتماً دشمن نباشد .

هر که از گندی بدر آوردت، حتماً دوست نباشد.

گر خوشی، دهان ببند و آواز، بلند مخوان .


محققان با بیش از 10 سال مطالعه بر روی تاثیر بازی های رایانه ای بر مغز انسان اعلام کردند انجام بازی های پازلی مانند تتریس می تواند تاثیر گذاری بخشهایی از مغز را بر روی حل مسائل، تصمیم گیری و پردازش افزایش دهد.

تاثیر بازی های رایانه ای بر روی مغز انسان برای سالها است که مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است اما تحقیقات جدید نشان می دهد همچنان پازل پیچیده ای برای حل کردن در این رابطه باقی مانده است.

یکی از جدید ترین و قابل توجه ترین مطالعات در این زمینه در سال 1992 توسط نورولوژیست دانشگاه کالیفرنیا، ریچارد هایر انجام گرفته است. وی بر روی میزان تاثیرگذاری بازی رایانه ای تتریس بر روی مغز کاربران مطالعه کرد. در این بازی فرد باید قطعات رنگارنگ پازلها را در مدت زمانی کوتاه در کنار یکدیگر بچیند.

وی از اسکن مغز برای کشف این پدیده استفاده کرد که برخی قسمتهای مغز در هنگامی که بازیکنان در انجام بازی به مهارت می رسند گلوکز کمتری مصرف می کند. این "تاثیر تتریسی" نشان می دهد چگونه آموختن یک بازی می تواند بر روی عملکرد مغز تاثیر بگذارد، ایده ای که به تدریج به شکل گیری بازی های پرورش دهنده مغز تبدیل خواهد شد.

هایر در حال حاضر مشاور شرکت نرم افزاری سیاره آبی که تجارت بازی تتریس را به عهده دارد بوده و مطالعات 17 ساله خود در این زمینه را با کمک ابزارهای جدید تر دنبال می کند. وی به منظور اثبات ایده خود آزمایشی را با همکاری 26 دختر 12 تا 15 ساله آغاز کرد. دلیل نوجوان بودن داوطلبان فعالیت بالای مغزی و دلیل استفاده از دختران گرایش کمتر آنها به بازی های رایانه ای نسب به پسران است.

15 دختر از میان داوطلبان باید به مدت سه ماه و 90 دقیقه در هفته بازی های رایانه ای انجام می دادند و از گروه دیگر خواسته شد به هیچ وجه بازیهای رایانه ای انجام ندهند. تغییرات در عملکرد مغزی هر دو گروه در این مدت تحت نظر و کنترل بود. تحلیل تغییرات ایجاد شده در عملکرد مغز گروهی که بازیهای رایانه ای را انجام می دادند در مقایسه با گروهی که از بازی منع شده بودند نشان داد عملکرد مغزی گروه اول در پاسخ دادن به سوالات پیچیده، فکر کردن، و پردازش اطلاعات بسیار موثر تر از عملکرد گروه دوم است.

نتایج همچنان نشان داد غشای مخ در افرادی که بازی می کنند در مناطق مختلف و نا منظمی از مغز ضخیم تر می شوند که این تفاوت در قسمتهای ضخیم شده سئوالی جدید را در مسیر مطالعات دانشمندان قرار داد. این قشر در نواحی از مغز که با برنامه ریزی و فعالیتهای پیچیده در ارتباط است ضخیم تر می شود.

بر اساس گزارش ام اس ان بی سی، اکنون دانشمندان در تلاشند با استفاده از فناوری جدیدی به نام MEG کوچکترین تغییرات ایجاد شده در فعالیتهای مغزی را به ثبت برسانند و با مطالعه تغییرات مغزی در طول زمان به رابطه میان قسمتهای ضخیم شده قشای مخ با قسمتهای تاثیر گذارتر مغز در حل مشکلات پی ببرند.
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد
موضوعات
پيوندها



 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ

امارگیر حرفه ای سایت



کدهای جاوا اسکریپت


استخاره آنلاین با قرآن کریم

گالری تصاویر سوسا وب تولز http://susawebtools.ir/img/gallery/linepic/55.gif